لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
دوشنبه ۱۰ ثور ۱۴۰۳ کابل ۰۳:۱۳

جنگ، انتحار و انفجار روان کودکان افغان را به شدت متأثر ساخته است


سهم کودکان افغان در قرن 21 که قرن پیشرفت های خارق العاده علوم و فناوری های نوین محسوب می شود، باز هم تولد در دامن فقر، جنگ، خشونت و ده ها مشکل اجتماعی دیگر است.

در حالیکه یازدهم جوزا در تقویم افغانستان بنام روز کودک درج شده، اما جنگ و ناامنی های چند دهه اخیر روان بسیاری از کودکان این کشور را به شدت آسیب رسانیده است.

بسیاری از خانواده های افغان می گویند که کودکان شان پس از وقوع حملات انتحاری، انفجاری و دیدن صحنه های جنگ و تصاویر خشن حملات تروریستی در رسانه ها، به شدت دچار اختلال روحی شده اند.

شکریه، یازده سال دارد و از روز کودک چیزی نمی داند، تنها چیزی که ذهنش را اکنون به خود مشغول کرده همانا فریاد و ناله های کوکان همسن و سالش است که حدود دو هفته قبل پس از وقوع یک حمله انتحاری در شهر کابل بالا گرفته بود.

زبان این کودک پس از آن رویداد، لکنت پیدا کرده و زمانیکه با من صحبت می کرد احساس می کردم که هنوز هم از مرور خاطرات وحشتناک آن حادثه به شدت می ترسد:

" مادرم برایم گفت: دوکان برو و سودا بیار، من که رفتم بیرون صدای انتحاری را شنیدم، صدای بسیار وحشتناک داشت، احساس کردم در گوشم صدا جای گرفته، یک رقم شدم، بی حس شدم می خواستم بدوم اما دویده نمی توانستم، به چشمم دیدم که انسان ها پا های شان یک طرف افتاده بود و دست شان دیگر طرف، یک مرد را دیدم که کله اش جدا شده بود."

در سال های اخیر بسیاری از کودکان افغان در کنار نبود یک زنده گی مرفه، خشونت های خانواده گی و اجتماعی را با روح و روان شان تجربه کرده اند.

چنانچه در یکی از مکاتب خصوصی در شهر کابل معلمی در یکی از صنوف دوره ابتداییه از شاگردان که روی چوکی های مکتب نشسته بودند پرسید: چه کسی از میان آنان از جنگمی ترسد؟

پسری خورد سالی بنام اسحاق، فوراً دستان کوچکی را بلند کرده و گفت که من از جنگ نفرت دارم.

از این کودک دلیل نفرت اش را از جنگ پرسیدم:

" جنگ و انتحاری خطرناک است، از خاطر جنگ می کنند که اینها دیوانه هستند، کسانیکه انتحاری می کنند کی آنها طفل ها را خوش دارند. انتحاری که شد هیچ کس انجنیر، داکتر و پولیس نمی شود که همه شان مردند هیچ چیزی نمی شود."

اجمل کودکی خورد سال دیگریست که برای او نیز تجلیل از روز کودک شاید مهم نیست،زیرا پس لرزه های یک رویداد انتحاری که اخیراً در برابر درب منزل شان صورت گرفته هنوز هم او را به شدت رنج می دهد.

این کودک که همراه با خانواده اش در جاده میدان هوایی در نزدیکی اداره هواشناسی کابل زنده گی می کند در صحبت با رادیو آزادی گفت: اکنون هر موتری که از این سرک عبور می کند از آن می ترسد:

"موتر ها که می رود باز میدوم که باز در زیر شان کدام انتحاری دیگر نباشد و انفجار نکند و مرا نکشد کسانیکه مردم را می کشند اینقدر گنهکار می شوند که به اندازه که در روز اخرت در دوزخ می روند."

ذکیه مادری یکی از کودکانی است که از یک حمله انتحاری در شهر کابل جان سالم بدر برده اما وی می گوید که کودکش از طرف شب در خواب و هنگام رفتن به مکتب می ترسد:

" در نزدیک خانه ما انفجار شد، بچه مه که در همانجا بود زیاد دست، پای قطع شده و توته های گوشت انسان را دیده بود، از انفجار ده روز شاید شده باشد اما تا هنوز در خواب تکان می خورد، چون حالت خراب را دیده از من سوال می کند که مادر این چی رقم حالت است تا به کی انفجار می باشد؟ ما هم در مقابل اولاد ها چپ می مانیم و نمی دانیم که چی بگوییم."

افغانستان در سال 1994 کنوانسیون بین المللی حقوق طفل را که بر اساس آن مکلف به رعایت حقوق بشری اطفال است امضاء کرد.

نجیب الله ببرکزی مسوول بخش کودکان کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان به رادیو آزادی گفت که حکومت مکلف به فراهم ساختن مصوونیت اجتماعی برای اتباع این کشور به ویژه کودکان است:

" ماده 26 کنوانسیون حقوق اطفال، دولت ها را مکلف به فراهم ساختن مصوونیت اجتماعی اطفال می سازد و اطفال نباید با همان صحنه های دلخراشی که توانایی مغزی اش آنرا حتی تحلیل کرده نمی تواند مواجه شود که متأسفانه اطفال در این کشور با آن مواجه می شوند، نگرانی ما اینست که هرگاه با همچو حوادث مواجه می شوند چراغ سرخ است که دولت ها باید متوجه مصونیت اطفال باشند."

در عین حال روانشناسان نیز می گویند که آسیب های روحی در کودکی، تأثیرات جبران ناپذیر را در بزرگسالی نیز به همراه خواهد داشت.

داکتر جمشید رسا یک تن از رواشناسان افغان می گوید:

" ناتوان ترین کودک در بین موجودات زنده، کودک انسانی است، ما حتی در یک خانواده که یک گپ تند با یک کودک می زنیم در تمام عمر می تواند بالای شخصیت او تأثیرات منفی داشته باشد. وقتی یک کودک در خوردی شاهد حالات بد و منفی باشد در بزرگی یک انسان خشن بار میآید، وقتی کودک معصوم شاهد یک حالت بد می باشد یا توته های جسد را می بیند تأثیرات جبران ناپذیری دارد."

در سیزده سال گذشته بیشتر افراد ملکی به خصوص كودكان از قربانيان اصلی جنگ، حملات انتحاری، عمليات های نظامی و خشونت های خانوادگی بوده اند.

روانشناسان پیشنهاد می کنند که خانواد ها باید از طریق مراجعه نزد متخصصان روانی، از برنامه های که مربوط به سلامت روحی اطفال است، برای آن عده از کودکان شان کهحوادث هولناکی را تجربه کرده اند، مستفید شوند.

ویدا بره کی

XS
SM
MD
LG