لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳ کابل ۰۷:۳۹

«تصور از بین رفتن کامل طالبان یک تصور واقع بینانه نیست»


نمایندهء خاص سابق سازمان ملل متحد در افغانستان لخضر ابراهیمی
نمایندهء خاص سابق سازمان ملل متحد در افغانستان لخضر ابراهیمی
با وجود مبارزات ایالات متحده امریکا علیهء شورش گران در افغانستان، طالبان مقاومت خود را ادامه می دهند.

تصور از بین رفتن کامل طالبان یک تصور واقع بینانه نیست. تلاش های حکومت افغانستان و ایالات متحده و متحدین آن برای جذب رهبران طالبان به صف دولت هم بحران را خاتمه نخواهد داد.

به نوشته روزنامه نیویورک تایمز ستراتیژی فعلی جلب و جذب شاید یک تعداد از جنگوجویان طالبان را به ترک صفوف جنگ تشویق نماید ، ولی این عمل تعهد سیاسی را که برای رسیدن به صلح نیاز می باشد، ایجاد نخواهد کرد.

نمایندهء خاص سابق سازمان ملل متحد در افغانستان لخضر ابراهیمی و سابق سفیر امریکا در ملل متحد و معین وزارت خارجهء این کشور تامس پیکرنگ در مطلبی که در روزنامه نیویورک تایمز به نشر رسانده اند، می نویسند که هیچ یک از طرف های جنگ در افغانستان نمی تواند به این امید باشد که می توانند با زور پیروز شوند. همزمان با این، حمایت مردم در کشورهای غربی برای حفظ قوای آن ها در افغانستان روزبروز کاهش می یابد. مردم افغانستان هم از این جنگ خسته شده اند.

به نوشتهء ابراهیمی و پیکرنگ طالبان هم در نوبت خود به مقاومت مردم افغانستان روبر می باشند و قسماً به این خاطر که شمار زیاد مردم افغانستان با قوانین تندور طالبان موافق نیستند. از سوی دیگر کمک های بین المللی شرایط زیست را برای مردم در مناطق خارج از کنترول طالبان بهتر ساخته است که این عمل فشار را بر طالبان بیشتر می سازد . در پاکستان هم دلسردی در رابطه با طالبان افزوده است.

به نظر آقای ابراهیمی و آقای پیکرنگ فعلاً یگانه راه بیرون رفت از این رکود، مذاکرات برای حل سیاسی بحران افغانستان می باشد که در آن حکومت رییس جمهور کرزی و متحدین آن ، طالبان و متحدین آن ها در پاکستان و دیگر جناح های منطقوی و بین المللی شامل باشند.

ایالات متحده تا هنوز هم به مذاکرات مستقیم با طالبان حاضر نشده، امیدوار است جنگ جهت را به نفع قوای ایتلاف تغییر خواهد داد . ولی به عقیدهء آقای ابراهیمی و آقای پیکرنگ بهترین فرصت برای آغاز پروسهء صلح هم اکنون می باشد، زیرا تعداد قوای خارجی در افغانستان در اوج خود قرار دارند.

بعد از بیرون رفتن قوای امریکا از افغانستان در سال 2014 شاید طالبان هم به مذاکرات صلح دل خوش نکنند که در آن صورت یک تعداد عساکر امریکا بعد از سال 2014 بازهم در افغانستان خواهند ماند. اما اگر امریکا می خواهد که واقعاً قوای خود را از جنگ خارج کند، بهترین راه این است که مشکل افغانستان از طریق مذاکرات سیاسی حل گردد.

برای حل بحران افغانستان یک عنصر داخلی و یک عنصر بین المللی نیاز می باشد، در داخل ایجاد یک سیستم سیاسی قابل قبول برای افغان ها و در صحنهء بین المللی، قطع ارتباط طالبان با القاعده و جلوگیری از تولید و قاچاق مواد مخدر. این دو عنصر باید همزمان و موازی بایک دیگر پی
پی گیری شوند.

هیچ یک از این تلاش ها آسان نیست؛ افغان ها باید به طالبان اجازه دهند که یک نماینده گی قوی و قابل ملاحظه در حکومت مرکزی و محلی داشته باشند، طالبان وادار شوند که نتایج انتخابات را بپذیرند، نقش مناسب شریعت اسلامی در جامعه واضح شود مخصوصا در ساحه لباس، رفتار و حفظ عدالت، دفاع از حقوق بشر و حقوق زن، تصمیم باید گرفته شود که چگونه جنایتکاران جنگ به کرسی عدالت کشانده شوند ، بعضی از طالبان در قوای امنیتی و پولیس داخل گردند و علاوه بر آن ضمانتی باید وجود داشته باشد که قوای خارجی افغانستان را ترک می کنند، زیرا طالبان خواهان آن می باشند و این عمل باید جز معامله باشد.

آقای ابراهیمی و آقای پیکرنگ می نویسند:
آن ها با حلقه های مختلف در افغانستان و پاکستان تماس گرفته، نظریات آن ها را پرسیده اند، از جمله با قوماندانان جنگی طالبان که تحت رهبری شورای کویته و ملا محمد عمر فعالیت دارند، و همین طور افراد شبکه حقانی.

آن ها می نویسند که فعلا شورش ها در افغانستان توسط دو گروه رهبری می شود، طالبان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار و به نظر آن ها رهبری مخالفین مانند دوران جهاد علیهء شوروی پراگنده و متعدد نیست. با بعضی افرادی که این دو نفر تماس گرفته اند، افراط گرا می باشند و راه مصالحه با آن ها وجود ندارد، اما تعداد زیادی هستند که طرفدار ختم خشونت و مذاکرات جدی صلح می باشند.

به طور مثال، لخضر ابراهیمی و تامس پیکرنگ در روزنامه نیویورک تایمز می نویسند که یک مشاور شبکه حقانی به آن ها گفته است، آن ها در عمل مستقل می باشند، ولی صلاحیت ملا محمد عمر را به رسمیت می شناسند. از این رو نمی توانند مستقلانه و جداگانه با حکومت آقای کرزی و یا ایتلاف تحت رهبری امریکا مذاکره کنند. با آن هم به گفته آقای ابراهیمی و آقای پیکرنگ شبکهء حقانی به آغاز مذاکرات دوستانه تمایل جدی دارد.

اما برای رسیدن به این مرحله به یک زمینه ساز بی طرف بین المللی نیاز است تا تماس ها را شروع کرده و گروه های را که می توانند در مذاکرات موثر باشند تشخیص نماید. به نظر آن ها سازمان ملل متحد می تواند یک زمینه ساز را در این ارتباط تعین کند که این زمینه ساز می تواند یک شخص، یک گروهء از اشخاص، یک سازمان، یک دولت بی طرف و یا یک گروهء از دولت ها باشد.

به نوشتهء آقای ابراهیمی و آقای پیکرنگ در گذشته هم سازمان ملل متحد با چنین حالات روبرو بوده است، مثلا در کمبودیا و بوسنیا که با وحدت هدف توانست این بحران ها را حل کند.
XS
SM
MD
LG