لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳ کابل ۰۴:۰۷

کتاب "اختطاف از سوی طالبان" چاپ شد


یک داکتر امریکایی که دو سال پیش برای چهار روز در اسارات طالبان قرار داشت می گوید، رابطهء عاطفیء عجیب را با یک طالب افغان که اورا ربوده بود، برقرار نموده بود. این داکتر امریکایی از کشته شدن یک تن ار نیروهای خاص امریکایی که در جریان عملیات نجات وی کشته شد، ابراز غم و اندوه می کند.

دیلیپ جوزف داکتر امریکایی می گوید، یک طالب نزده سالهء افغان به نام ووهلکه به وی درمورد زنده گی پرمشقت خود قصه کرده بود و حتی از وی سوال کرده بود که می تواند اورا با خود به امریکا ببرد؟

ووهلکه از جوزف پرسیده بود:

"آیا فکر می کنی که من بتوانم در امریکا زنده گی نو را آغاز کنم، آیا می توانم در آنجا به مکتب بروم؟"

کتاب جوزف درمورد چهار روز اسارت اش نزد طالبان از چاب بر آمده و دیروز منتشر شد. این کتاب "اختطاف از سوی طالبان" نام دارد. جوزف جزییات این کتابش را در یک مصاحبه ارایه کرده است.

دیلیپ جوزف مدیر یک گروهء کمک های طبی به نام مارنینگ ستار یا ستاره صبح در منطقه کولورادو سپرینگش امریکاست. وی و دو همکار افغان اش در پنجم دسمبر سال 2012 بعد از آن ربوده شدند که از یکی از مراکز موسسه ستاره صبح در افغانستان دیدن می کردند. دوهمکار جوزف یکی رفیق نام داشت که داکتر بود و دومی فرزاد نام داشت که راننده و همکار داکتر رفیق بود.

این سه نفر به دشتی برده شدند. در حالیکه رباینده گان آن ها از طریق تیلفون با مرکز ستارهء صبح روی شرایط شان برای رهایی ربوده شده گان مذاکره می کردند. به جوزف و دو همکارش گفته شده بود که اگر خواست های طالبان برای رهای آنها قبول نشود کشته خواهند شد.

ولی در میان این همه تلخی جبر و خشونت، لحظاتی شیرین عاطفی هم بود. زمانیکه رفیق و فرزاد در روز سوم اختطاف شان آزاد شدند، جوزف وحشت زده شد و گریه می کرد اما ووهلکه، همان طالب جوان که درمورد امریکا رفتن از جوزف سوال کرده بود و دو طالب دیگر اشک های جوزیف را با گوشهء لنگی شان پاک می کردند و اورا دلداری می دادند.

نیمه شب نهم دسمبر سال 2012 جوزیف صدای فیرها را شنید، نیروهای خاص امریکایی با شتاب وارد منزلی شدند که جوزیف در آن زندانی بود. زمانیکه این نیروها جوزف را نجات دادند. هنگام خارج شدن از خانه، جوزف جسد خونین ووهلکهء جوان و یک طالب دیگر را در دهلیز دید،

جسد یک تن از نیروهای خاص امریکایی را هم در کنار ووهلکه دید که سرش با بنداژ بسته شده بود. جوزیف با یک هیلکوپتر به قرارگاه نظامیء امریکایی ها در آن منطقه برده شد و در آن جا شنید که همان عسکر امریکایی نیکولاس چک نام داشت و در جریان عملیات برای نجات وی کشته شده بود.

دیلیپ جوزف داکتر امریکایی در کتابش نوشته است، اینکه نیکولاس در راهء نجات من کشته شد، دایم بر قلبم سنگینی خواهد کرد.

XS
SM
MD
LG