از جمع 21 سرباز اردوی ملی که در ولسوالی غازی آباد کنر کشته شدند، یکی هم امیر حسین جوان 25 ساله بود که امروز دوشنبه در شهر کابل به خاک سپرده شد.
آغوش مادر امیر حسین غرق در اشک بود و اقارب این جوان کشته شده نیز همراه با مادرش اشک می ریختند.
مادر پیر و سرسفید امیرحسین از همان ساعاتی که از مرگ فرزند اش اطلاع یافته، تسلسل افکارش را از دست داده، پیهم می گرید و می گوید، پسرش برای حفاظت خاک و مردم اش جان خود را از دست داد:
« بچیم خدمت بری دولت کرد، بچیم امروز پیشم صندوق شده آمده، طالب بیخ توکنده شوه، بچیم بریم می گفت که ما گشنه و تشنه مثل چوپان در کوه ها برای خدمت دین و مردم خود هستیم.»
اعضای خانوادهء امیرحسین می گویند که از ولایت بامیان هستند 20 سال می شود که در شهر کابل سکونت دارند.
امیرحسین 4 سال پیش ازدواج کرده بود و حالا از وی یک دختر 8 ماه به نام لیلا به جا مانده است.
درد شکنجه آور مرگ و از دست دادن این جوان، خانم وی را نیز وحشت زده ساخته است.
این زن جوان در حالی که تلخ می گیریست می گفت امیر حسین چند ساعت پیش از کشته شدن اش به وی زنگ زد و گفت که در نوروز رخصتی گرفته و به خانه خواهد آمد:
« چهار سال می شد که شوهرم سرباز بود، آخرین بار ساعت 9 بجه شب شنبه برایم زنگ زد و گفت که در نوروز رخصتی می گیرم و پیشت میآیم، برایم گفت که خرچ خانه را همرایم می آورم تو متوجه دخترم باش حالی همراه دخترکم چی کنم؟»
دوستانی که برای دلجوی این خانوادهء داغ دیده آمده بودند با لحن تند بر رییس جمهور کرزی انتقاد کرده و می گفتند که بخشیدن و رهایی طالبان از زندان بگرام جفا در حق ملت است:
« جوان ها از بین رفتند حالی سر قبر پدر شان میشینند و پادشاهی می کنند؟ خدایا! همه پادشاهی شان زیروزبر شود ! حالی دنیا و پول زمین را چی کنیم؟ بر همه شان لعنت این طفل از یتیم شدن و این زن از بیوه شدن بود؟»
« کدام دل باشد که طاقت کند همه خانواده ها مثل ما در همینطور غم نشسته اند.»
در میان همین فریاد ها قد خمیدهء مادر امیرحسین که پیش از این نیز از بیماری قلبی رنج می برد با دیدن جسد خون آلود پسرجوان اش در تابوت خمیده تر شد و چندین بار از هوش رفت.
در مراسم جنازه امیرحسین سرباز کشته شدهء اردوی ملی از حضور مقامات دولتی به خصوص وزارت دفاع ملی خبری نبود.
جسد این سرباز به کمک شمار اندکی از خویشاوندان و دوستان نزدیک اش از خانه وی که در ارتفاع بلند تپه کارته نو شهر کابل موقعیت دارد، به روی شانه های مردم پائین و به خاک سپرده شد.
این در حالیست که وزیر دفاع افغانستان به روز دوشنبه در مراسم سپردن اجساد 21 سرباز اردوی ملی به خانواده های شان از فراهم نمودن هر نوع امکانات برای انتقال اجساد آنان به خانه های شان تعهد نمود.
در حمله صبح روز یکشنبه که به گفتهء وزارت دفاع افغانستان از سوی صد ها مخالف مسلح داخلی و خارجی بر دو پوستهء عساکر اردوی ملی در ولسوالی غازی آباد کنر انجام شد بیست و یک سرباز اردوی ملی کشته شدند.
به گفته مقامات محلی کنر در این حمله دو تن زخمی شده و مخالفان مسلح هشت سرباز اردوی ملی را نیز با خود بردند.
ویدا بره کی
آغوش مادر امیر حسین غرق در اشک بود و اقارب این جوان کشته شده نیز همراه با مادرش اشک می ریختند.
مادر پیر و سرسفید امیرحسین از همان ساعاتی که از مرگ فرزند اش اطلاع یافته، تسلسل افکارش را از دست داده، پیهم می گرید و می گوید، پسرش برای حفاظت خاک و مردم اش جان خود را از دست داد:
« بچیم خدمت بری دولت کرد، بچیم امروز پیشم صندوق شده آمده، طالب بیخ توکنده شوه، بچیم بریم می گفت که ما گشنه و تشنه مثل چوپان در کوه ها برای خدمت دین و مردم خود هستیم.»
اعضای خانوادهء امیرحسین می گویند که از ولایت بامیان هستند 20 سال می شود که در شهر کابل سکونت دارند.
امیرحسین 4 سال پیش ازدواج کرده بود و حالا از وی یک دختر 8 ماه به نام لیلا به جا مانده است.
درد شکنجه آور مرگ و از دست دادن این جوان، خانم وی را نیز وحشت زده ساخته است.
این زن جوان در حالی که تلخ می گیریست می گفت امیر حسین چند ساعت پیش از کشته شدن اش به وی زنگ زد و گفت که در نوروز رخصتی گرفته و به خانه خواهد آمد:
« چهار سال می شد که شوهرم سرباز بود، آخرین بار ساعت 9 بجه شب شنبه برایم زنگ زد و گفت که در نوروز رخصتی می گیرم و پیشت میآیم، برایم گفت که خرچ خانه را همرایم می آورم تو متوجه دخترم باش حالی همراه دخترکم چی کنم؟»
دوستانی که برای دلجوی این خانوادهء داغ دیده آمده بودند با لحن تند بر رییس جمهور کرزی انتقاد کرده و می گفتند که بخشیدن و رهایی طالبان از زندان بگرام جفا در حق ملت است:
« جوان ها از بین رفتند حالی سر قبر پدر شان میشینند و پادشاهی می کنند؟ خدایا! همه پادشاهی شان زیروزبر شود ! حالی دنیا و پول زمین را چی کنیم؟ بر همه شان لعنت این طفل از یتیم شدن و این زن از بیوه شدن بود؟»
« کدام دل باشد که طاقت کند همه خانواده ها مثل ما در همینطور غم نشسته اند.»
در میان همین فریاد ها قد خمیدهء مادر امیرحسین که پیش از این نیز از بیماری قلبی رنج می برد با دیدن جسد خون آلود پسرجوان اش در تابوت خمیده تر شد و چندین بار از هوش رفت.
در مراسم جنازه امیرحسین سرباز کشته شدهء اردوی ملی از حضور مقامات دولتی به خصوص وزارت دفاع ملی خبری نبود.
جسد این سرباز به کمک شمار اندکی از خویشاوندان و دوستان نزدیک اش از خانه وی که در ارتفاع بلند تپه کارته نو شهر کابل موقعیت دارد، به روی شانه های مردم پائین و به خاک سپرده شد.
این در حالیست که وزیر دفاع افغانستان به روز دوشنبه در مراسم سپردن اجساد 21 سرباز اردوی ملی به خانواده های شان از فراهم نمودن هر نوع امکانات برای انتقال اجساد آنان به خانه های شان تعهد نمود.
در حمله صبح روز یکشنبه که به گفتهء وزارت دفاع افغانستان از سوی صد ها مخالف مسلح داخلی و خارجی بر دو پوستهء عساکر اردوی ملی در ولسوالی غازی آباد کنر انجام شد بیست و یک سرباز اردوی ملی کشته شدند.
به گفته مقامات محلی کنر در این حمله دو تن زخمی شده و مخالفان مسلح هشت سرباز اردوی ملی را نیز با خود بردند.
ویدا بره کی
